عبارت l آصف بادام: در یک سالی که از عمر مجلس یازدهم میگذرد، این چندمین باری است که ادبیات و لحن «نمایندگان مردم» برای بهارستاننشینان حاشیه ایجاد میکند. هنوز افکارعمومی ماجرای سیلیزدن نمایندهی سبزوار به صورت سرباز راهور (که از قضا مازندرانی بود) را تهنشین نکرده بود که نماینده قائمشهر و سوادکوه، ماجرای تازهای را برسر زبانها انداخت. اینبار نوبتِ کیوان مرادیان کوچکسرایی بود تا در بازدیدی سرزده از کارخانهای در حال احداث، در جدالی لفظی، اولین حاشیهی مجلس یازدهم در سال ۱۴۰۰ را بهنام خود ثبت کند.
روز گذشته درحالی که برخی از مردم مشغول گشتوگذار در آغوش طبیعت و کرونا بودند، ویدئویی کوتاه در فضایمجازی وایرال شد و خیلی زود سر از رسانههای آنورآبی نیز درآورد.
ماجرا از این قرار بود که کیوان مرادیان کوچکسرایی؛ نمایندهی قائمشهر، جویبار، سیمرغ و سوادکوه، برای سرکشی از حوزهی انتخابیه راهی «شهرک صنعتی بشل سوادکوه» میشود. در همین بازدید، سری هم به شهرکهای نساجی بشل میزند، اما گویا سرمایهگذاران و سهامداران یکی از کارخانههای درحال ساخت، از ورود مرادیان، مدیرعامل جدید شهرکهای صنعتی استان و فرماندار سوادکوهشمالی به درون کارخانه جلوگیری میکند. مدتی بعد، با هماهنگی، مرادیان وارد محوطه میشود و مجادلهای لفظی درمیگیرد.
در کشاکش این مجادلهها، مرادیان که توقع چنین اتفاقی را نداشته و حسابی عصبانیست، به فردی که گویا سرمایهگذار غیربومی این مجموعه است، میگوید:
«این همه سرمایهگذار و آدم بومی داریم، اما تشکر کردیم از سرمایهگذاران غیربومی، که حالا برای ما قد علم کنند و بعد از ۱۵سال کار به ما اجازه ندهند داخل شویم؟ حتما تحمل نمیکنیم. شما به غیرت مازندرانی ما اهانت کردید.»
در انتهای ویدئو نیز او در پاسخ به صحبتهای یکی از سهامداران که میگفت ما مازندرانی هستیم، میگوید: «تو اصلاً عددی نیستی که رقم حساب بشی! برو پادویی ات را بکن!».
البته فیلم منتشر شده در فضای مجازی، کوتاه شدهی ویدیویی ۴دقیقه و ۳۰ثانیهایست که مرادیان آن را در اینستاگرام خود منتشر کرده است.
نماینده مردم قائمشهر و همفکرانش این فیلم را نشانهی شجاعت، مهارت، تخصص، فسادستیزی و برخورد انقلابی میدانند. اما کاربران شبکههای اجتماعی، درست در نقطهی مقابل این تفسیر، برخورد آقای نماینده را نشانهی گستاخی، سواستفاده از قدرت و قلدری مرادیان دانسته و آن را دنبالهی ماجرای سیلی به سرباز راهور تفسیر میکنند.
این یادداشت قصد جانبداری از هیچکدام از تفاسیر فوق را ندارد، اما سعی میکند از دریچهای دیگر به ماجرا بنگرد.
فارغ از اینکه ادعای آقای مرادیان دربارهی تصرف زمین و استفاده از رانت و پارتی صحت دارد یا نه، شایسته بود ایشان بعنوان نمایندهی مردم؛ آینهی تمامنمای اخلاق و ادب باشند. برخی از واژگان بهکار رفته در ادبیات وی، هیچ نسبتی با هویت فرهنگی مردم حوزهی انتخابیهاش ندارد.
استفاده از ابزار قدرت و تهدید با تکیه بر پشتوانهی قانونی نیز، بههیچ عنوان شایسته یک نماینده نیست. اگر کسی قصد دارد با ممانعت از یک تخلف، آیینهی عبرتی برای دیگران بسازد، نباید در برابر آن آینه جیغ بکشد!
اما آنچه موجب تقریر این یادداشت شد، استفاده از ترکیب «غیرتمازندرانی» در این فیلم توسط آقای مرادیان است. این ترکیب از همان طبقهبندی آشنایی میآید که وقتی مردم قصد کتمانِ غرض یا ناراحتی شخصی خود را دارند، بدان متمسک میشوند.
غیرت مازندرانی، لری، کردی، ترکی و خلاصه غیرتجغرافیایی، عموما دیوار بلندی برای توجیحِ انتقام مضارع است. آنچنان که در مورد آقای مرادیان نیز دیده میشود، جملهی «شما به غیرت مازندرانی ما اهانت کردید.» درواقع یعنی «پدرت را درمیآورم». اینجا غیرتِمازندرانی، توجیهی برای انتقام است.
جهت استحضار آقای مرادیان و همه کسانی که از غیرتِ مازندرانی دفاع میکنند باید بگویم؛ غیرت، جغرافیا نمیشناسد، بلکه مسئلهای انسانی است، که تقسیمبندی قومی، استانی یا گفتمانی آن، کار خطرناکی خواهد بود. اگر غیرت را در مکان محصور کنید، بهطور استعاری، دیگر مناطق را «بیغیرت» یا در بهترین حالت «کمغیرتتر از خود» تصور کردهاید!
از سویی دیگر، مسائل بسیار مهمتری از بازنکردن درب یک کارخانه، در حوزهی انتخابیه آقای مرادیان برای غلیانغیرت وجود دارد.
زنان و دخترانی که در قائمشهر و جویبار برای گذران یک زندگی آبرومندانه تا کمر در سطل زباله فرو میروند، غیرت هر انسانی را بهدرد میآورد.
چهکسی است که دشت سوختهی نساجی قائمشهر را نظاره کند و آه از منارهی غیرتاش بلند نشود.
غیرت آنجا معنا پیدا میکند که، شمارش سرنگهای رهاشده در محلات آسیبپذیر قائمشهر، قلب را به شماره بیاندازد.
سالهاست قائمشهر بهیکی از پاتوقهای اصلی شرطبندی فوتبال در کشور بدل شده است. اما مالباختگی و آوارگی جوانان این شهر، بعد از تباهی قمار، به غیرت کسی برمیخورد.
کجاست غیرتی که شادی فراموش شدهی زنان سوادکوهی در لالاییهای شبانه را فریاد بزند.
کجاست غیرتی که سایبان آثار گردشگری بینظیر حوزهی انتخابیه آقای مرادیان ( از راهآهن تا اسپهبدخورشید) باشد.
دست غیرتی که شانههای کارگرانِ چشمانتظار البرز مرکزی را بفشارد کجاست؟
محیطزیست بکر سوادکوه همچنان در معرض تاخت و تاز قرار دارد، اما عجیب است که فریادِ غیرت نماینده قائمشهر در گلوی انجیلیهای هیرکانی نمیپیچد و ستون غیرت مازندرانی کسی نمیلرزد.
آنچه گفته شد به معنای تأیید رفتار صاحبان کارخانه مذکور در شهرک صنعتی بشل نیست. مرادیان کوچکسرایی نماینده مردم قائمشهر است و قانوناً حق نظارت و پیگیری امور حوزهی انتخابیهاش را دارد، بنابراین دربستن به روی او کار شایستهای نیست.
اما چون نیک بنگریم مقصر اصلی این اتفاق، مدیرعامل جدید شهرکهای صنعتی مازندران است که باید از قبل هماهنگیهای لازم را تدارک میدید. او باید به اطلاع مدیریت شهرک میرساند که نماینده مجلس قصد بازدید از مجموعه را دارد و از این طریق همهی صنایع مستقر درشهرک خود را آمادهی دیدار میکردند.
این فرصتی برای آنها بود تا دغدغههای خود را از طریق مرادیان به صحن علنی یا کمیسیونهای مجلس ببرند.
اگر واحد مورد نظر در ویدئو از آمدن نماینده آگاهی داشت و به هر دلیلی آمادهی مواجهه یا پذیرایی از مرادیان نبود، مدیرعامل جدید شهرکهای صنعتی استان باید موارد دیگری را برای بازدید به مرادیان معرفی میکرد.
این ویدئو درواقع نتیجه ناهماهنگی شرکت شهرکهای صنعتی مازندران است که نشان میدهد وقتی چندماه مانده به پایان دولت مدیری جدید منصوب میکنید، باید عوارض آن را هم بپذیرید.