عبارت l عالین نجاتی: همانگونه که پیشبینی میشد ریاست محترم جمهور بازهم ریشهی گرفتاریها را به گردن ملت انداختند. حسن روحانی؛ ورود کرونای انگلیسی از عراق، تردد و تجمع فراوان در شب عید، مراسم نوروز، مراسم عروسی در رجب و شعبان و سفرهای نوروزی، بدون رعایت پروتکلها را، دلایل آغاز موج چهارم کرونا در ایران دانست، اما فراموش کرد نامی از «دولت» بعنوان عامل اصلی این بحران بیاورد.
امروز کمتر کسی پیدا میشود که تایید نکند تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا در مورد برقراری سفرهای نوروزی اشتباهی بزرگ بود. اما این یادداشت قصد تعیین قدرالسهم دولت در سرخی یکپارچه ایران و چرایی اتخاد این تصمیم نادرست را ندارد. بلکه به بهانهی اقامهی دلایل رئیسجمهور، دلیل بیان برخی اظهارات عجیب و عصبانیکننده او را به بحث میگذارد.
سوال اصلی این است که چرا رئیسجمهور حرفهایی میزند که نهتنها با واقعیت فاصله دارد، بلکه نتیجهی منفی آن، مثل روز روشن است؟ دلیل این خودزنی گفتاری آقای روحانی چیست؟
یکی از تکنیکهای اصلی روحانی که مخصوصا در دور دوم رياستجمهوریاش بارها از آن استفاده کرده؛ «حذف به قرینهی معنوی» است. در این فرمول دلیل موفقیتها؛ دولت و دلیل ناکامیها؛ مردم هستند. درست مثل سخنان رئیسجمهور دربارهی دلایل ایجاد موج چهارم کرونا. هروقت قرار به فحش دادن است، نشانی کاخ سفید را میدهند، اما نامهی فدایت شوم را باید به آدرس پاستور بفرستیم.
روحانی در سال ۹۲؛ شیخی حقوقدان، خوشرو، راوادار و اهل گفتگو بود، اما به مرور زمان دچار نوعی کجتابی در اظهارات خود شد. برخی سخنانش، آنهم در حساسترین مقاطع، چنان لجِ ملت را درآورد که از انتخاب او پشیمان شدند.
وقتی حسنروحانی در اوج تحریمها و افسردهگی جمعی مردم، به اتکای نظرسنجیِ خودروییاش، از شادابی جمعی و طراوات ایرانیان سخن گفت، بیشاز آنکه تمسخر مردم را برانگیزد، خشم آنها را شعلهور کرد.
لبخندِ بیخبری رئیسجمهور از زمان افزایش قیمت بنزین، در بحبوحهی اعتراضات آبان ۹۸ را با چه منطقی میتوان سنجید؟
چه کسی باورش میشد رئیسجمهوری که با شعار گفتگو به رأس قوهی مجریه رسید، معترضان آبان ۹۸ را تهدید کند که تصویر همهی آنها را از دوربینهای مداربسته استخراج میکند و لابد بعداً پدرشان را درمیآورد!
اگرچه مخالفان برجام، از هر ترفندی برای شکست این معاهدهی بینالمللی استفاده کردند، اما انتصاب القابی نظیر ترسو و بزدل سیاسی به منتقدان، در شأن رئیسجمهوری نبود که سلفاش را بهخاطر بدزبانی شماتت میکرد.
اگر قصد تبارشناسی فقهاللُغوی آقای روحانی در این ۸سال را کنیم، نمونههای فراوانی به دست خواهد آمد که در آنها، اظهارات وی، بیشاز آنکه آرامشبخش و همسو با واقعیت باشد، تنشزا و استعاری از آب درآمده است. عجیبتر آنکه، گفتن یا نگفتن بسیاری از آنها هیچ تاثیری بر امر واقع نداشته است. مثلا اگر رئیسجمهور دلیل خشکسالی را، قهر کردن ابرها از بیابان نمیدانست، مشکلی پیش میآمد؟
این اظهارات بیموقع رئیسجمهور، بعضا دستاوردهای فراوان دولتِ او در همآغوشی کرونا و تحریمها را، از چشم مردم میاندازد. گاهی یک جمله میتواند محبوب را به منفور بدل کند و تصویری از گوینده به نمایش بگذارد که ممکن است با حقیقت درونی او فرسنگها فاصله داشته باشد.
هیچ دولتی بعد از انقلاب بهاندازهی دولت دوازدهم، با این حجم از مشکلات مواجه نبوده. ایران عملا سه سال است که درگیر سختترین نبرد اقتصادی تاریخ معاصر است. بیسابقهترین سیل کشور در همین دولت حادث شد. عجیبترین رئیسجمهور تاریخ آمریکا در همین دولت ظهور کرد. و بالاخره کرونا هم در همین دولت همهگیر شد، ویروسی که بهتنهایی برای نابودی یک اقتصاد قدرتمند کافی بود با تحریمها ترکیب شد تا زهرآگینترین معجون ممکن را تولید کند.
اما یکی از مهمترین دلایل فراموشی زمینه و زمانهی دولت توسط مردم، همين سخنرانیهای عجیب و حسابنشدهی رئیسجمهور است که نمک روی زخم آنها میپاشد. چرایی این خودزنی بر من آشکار نیست، اما آنچه از آن اطمینان دارم این است که اگر روحانی قصد دارد شانسی برای پیروزی گفتمانش در انتخابات ریاست جمهوری داشته باشد، بهتر است این دو ماه در اظهار نظرها و سخنرانیهایش دقت بیشتری بهخرج دهد.